حرفهای تکان دهنده دختر نوجوان در کلانتری مشهد....!!

حرکات و رفتار زننده والدینم در خانه، من و برادرم را رنج می داد. آن ها با شوخی های بی جا و حرکات نابه جا حد و مرزها را شکسته اند و از همه این ها بدتر وقتی است که پدرم مشروبات الکلی استفاده می کند و الفاظ رکیکی به زبان می آورد.

این مشکلات باعث شده تا هیچ احساس علاقه و وابستگی نسبت به والدینم نداشته باشم و حتی از کلاس دوم راهنمایی می خواستم به پدر و مادرم توصیه کنم حداقل از نظر نوع پوشش و لباس پوشیدن خود در خانه کمی بیشتر دقت کنند، اما آن ها به این حرف ها توجهی نشان نمی دهند.


شاید باور نکنید که پدربزرگ و عمویم نیز سر همین مسئله با ما قطع رابطه کرده اند.دختر نوجوان در دایره اجتماعی کلانتری شهید فیاض بخش مشهد افزود: تماشای فیلم های زشت و شرم آور نیز از دیگر اشتباهات بزرگ پدر و مادرم است.


متاسفانه من از چند ماه قبل با نگرانی و احساس ناامنی که داشتم و همچنین خطاهای تکراری والدینم به ناچار از خانه فرار کردم و آواره کوچه و خیابان شدم، اما در کمتر از سه ساعت با جوانی آشنا شدم که خودش را فرشته نجاتم معرفی می کرد و می گفت: ناراحت نباش، برایت کاری سراغ دارم تا بتوانی زندگی مستقلی تشکیل دهی و از مشکلاتی که داری رها شوی!او با چرب زبانی مرا سوار خودرو خود کرد و با این بهانه که می خواهد زمینه آشنایی ام با خانمی را فراهم کند که فرد خیری است و افراد نیازمند را در شرکت بزرگی که دارد کار و سرپناه می دهد به بیرون از شهر برد.


غروب شده بود و در بیابانی سوت و کور این جوان حیوان صفت با توسل به زور و تهدید قصد داشت مرا طعمه هوس های پلید خود کند که داد و فریاد راه انداختم و در این لحظه مرد کشاورزی که در همان نزدیکی بود به کمکم آمد و او از ترس رهایم کرد و به سرعت متواری شد.من از پدر و مادرم گلایه مند هستم و دوست ندارم به خانه ای برگردم که شرم و حیا در آن رنگ باخته است. درخور یادآوری است با پی گیری کارشناس اجتماعی کلانتری شهید فیاض بخش مشهد دختر ۱۵ ساله به پدربزرگش تحویل داده شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد